اهمیت آزادی (قرآن)موارد اهمیت آزادی با توجه به آیات قرآن عبرتند از: ۱ - نعمت بودن آزادیآزادى از ستم، نعمتی بزرگ از سوى خدا: ۱. «وَإِذْ نَجَّيْنَاكُم مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوَءَ الْعَذَابِ يُذَبِّحُونَ أَبْنَاءكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءكُمْ وَفِي ذَلِكُم بَلاءٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَظِيمٌ؛و (نيز به خاطر بياوريد) آنزمان كه شما را از چنگال فرعونیان رهائي بخشيديم كه همواره شما را به شديدترين وجهي آزار ميدادند: پسران شما را سر ميبريدند و زنان شما را (براي كنيزي) زنده نگه ميداشتند و در اين، آزمايش سختي از طرف پروردگار براي شما بود.» «بلاء» در لغت به معناى آزمون و محنت و نعمت، و مشارٌاليه «ذلكم» مصدر فعل «انجينا» است. برداشت، بر اساس معناى سوم «بلاء» است. ۲. «وَإِذْ أَنجَيْنَاكُم مِّنْ آلِ فِرْعَونَ يَسُومُونَكُمْ سُوَءَ الْعَذَابِ يُقَتِّلُونَ أَبْنَاءكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءكُمْ وَفِي ذَلِكُم بَلاء مِّن رَّبِّكُمْ عَظِيمٌ؛بخاطر بياوريد زماني را كه از (چنگال) كسان فرعون نجاتتان بخشيديم آنها كه مرتبا شما را شکنجه ميدادند، پسرانتان را ميكشتند و زنانتان را (براي خدمتكاري) زنده ميگذاشتند و در اين آزمايش بزرگي از ناحيه خدا براي شما بود.» ۳.«وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اذْكُرُواْ نِعْمَةَ اللّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ أَنجَاكُم مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ وَيُذَبِّحُونَ أَبْنَاءكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءكُمْ وَفِي ذَلِكُم بَلاء مِّن رَّبِّكُمْ عَظِيمٌ؛و بخاطر بياور هنگامي را كه موسی به قومش گفت نعمت خدا را بر خود به ياد داشته باشيد، زماني كه شما را از (چنگال) آل فرعون رهائي بخشيد، همانها كه شما را به بدترين وجهي عذاب ميكردند و پسرانتان را سر ميبريدند و زنانتان را (براي خدمتكاري) زنده ميگذاشتند، و در اين، آزمايش بزرگي از طرف پروردگارتان بود.» ۲ - شایسته ستایشآزاد شدن از ستم ظالمان، امرى ارزشمند و در خور ستایش: «فَإِذَا اسْتَوَيْتَ أَنتَ وَمَن مَّعَكَ عَلَى الْفُلْكِ فَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي نَجَّانَا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ؛و هنگامي كه تو و همه كساني كه با تو هستند بر كشتي سوار شديد بگو ستايش خدائي را كه ما را از قوم ستمگر نجات بخشيد. » ۳ - اهمیت تلاش برای آزادیاهميّت تلاش براى كسب آزادى: ۱. «وَمَا لَكُمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا ...؛چرا در راه خدا و در راه مردان و زنان و كودكاني كه (به دست ستمگران) تضعيف شده اند پيكار نميكنيد؟، همان افراد (ستمديده اي) كه ميگويند خدايا ما را از اين شهر (مکه) كه اهلش ستمگرند بيرون ببر ....» ۲. «إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ قَالُواْ فِيمَ كُنتُمْ قَالُواْ كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الأَرْضِ قَالْوَاْ أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُواْ فِيهَا ... • وَمَن يُهَاجِرْ فِي سَبِيلِ اللّهِ يَجِدْ فِي الأَرْضِ مُرَاغَمًا كَثِيرًا وَسَعَةً وَمَن يَخْرُجْ مِن بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلى اللّهِ ...؛كساني كه فرشتگان (قبض ارواح) روح آنها را گرفتند در حالي كه به خويشتن ستم كرده بودند و به آنها گفتند شما در چه حالي بوديد (و چرا با اينكه مسلمان بوديد در صف کفار جاي داشتيد!) گفتند ما در سرزمين خود تحت فشار بوديم، آنها (فرشتگان) گفتند مگر سرزمين خدا پهناور نبود كه مهاجرت كنيد!... و كسي كه در راه خدا هجرت كند نقاط امن فراوان و گسترده اي در زمين مييابد، و كسي كه از خانه اش به عنوان مهاجرت به سوي خدا و پيامبر او بيرون رود سپس مرگش فرا رسد پاداش او بر خدا است....» ۴ - خواسته بندگان خاصآزاد شدن از سلطه ستمگران، امرى ارزشمند و از خواستهاى بندگان خاص خدا: ۱. «قَالُوا لَئِن لَّمْ تَنتَهِ يَا نُوحُ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمَرْجُومِينَ • فَافْتَحْ بَيْنِي وَبَيْنَهُمْ فَتْحًا وَنَجِّنِي وَمَن مَّعِي مِنَ الْمُؤْمِنِينَ؛ گفتند: اي نوح اگر خودداري نكني، سنگباران خواهي شد. اكنون ميان من و اينها جدائي بيفكن (و داوري كن).» ۲. «فَخَرَجَ مِنْهَا خَائِفًا يَتَرَقَّبُ قَالَ رَبِّ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ • ... قَالَ لَا تَخَفْ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ؛موسي از شهر خارج شد در حالي كه ترسان بود، و هر لحظه در انتظار حادثهاي، عرض كرد پروردگارا! مرا از اين قوم ظالم رهائي بخش... گفت نترس از قوم ظالم نجات يافتي!» ۳. «وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِينَ آمَنُوا اِمْرَأَةَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ... وَنَجِّنِي مِن فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ؛و خداوند مثلي براي مؤمنان زده، به همسر فرعون، در آن هنگام كه گفت پروردگارا!... و مرا از فرعون و عمل او نجات ده، و مرا از قوم ظالم رهائي بخش.» ۵ - برتر از اسارتآزادى، امرى ارزشمند و برتر از اسارت: «ضَرَبَ اللّهُ مَثَلًا عَبْدًا مَّمْلُوكًا لاَّ يَقْدِرُ عَلَى شَيْءٍ وَمَن رَّزَقْنَاهُ مِنَّا رِزْقًا حَسَنًا ... هَلْ يَسْتَوُونَ ...؛خداوند مثالي زده: برده مملوكي را كه قادر بر هيچ چيز نيست، و انسان (با ايماني) را كه رزق نيكو به او بخشيده است... آيا اين دو نفر يكسانند؟ ....» ۶ - پانویس۷ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱، ص۲۸۳، برگرفته از مقاله «اهمیت آزادی». ردههای این صفحه : آزادی | موضوعات قرآنی
|